« مناظره قسمت 23 | مناظره قسمت 21 » |
مناظره علمای شیعه و سنی در حضور فرزند آلب ارسلان سلجوقی- قسمت بیست و دوم
پادشاه به عباسي گفت: پس چرا تو حقايقي را كه در كتب ما اهل سنت وارد شده، انكار ميكني؟
عباسي گفت: از ترس اين كه مبادا عقيدهي مردم متزلزل شود و دلهاي آنان به شيعيان گرايش پيدا كند!
علوي گفت: در اين صورت، تو از مصاديق اين آيهي شريفه هستي كه ميفرمايد: ﴿إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَى مِن بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُولَـئِكَ يَلعَنُهُمُ اللّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ﴾[1]
پس لعنت الهي شامل حال تو نيز ميگردد! سپس علوي رو به پادشاه كرد و پرسيد: از شيخ عباسي سؤال كنيد كه آيا وظيفهي علما، صيانت كتاب خدا و گفتههاي رسول خداست، يا حفظ عقايد مردمي كه از كتاب و سنت منحرف شدهاند؟!
عباسي گفت: من از عقايد مردم حراست ميكنم تا دلهاي آنان به سوي شيعيان گرايش پيدا نكند، زيرا شيعيان در دين بدعت ميگذارند!
علوي گفت: دركتابهاي معتبر آمده است كه نخستين بدعتگذار در دين اسلام، عمر بوده است، چنان كه خود او نيز وقتي مردم را به اقامهي نماز تراويح فرمان داد گفت: «اين چه بدعت نيكويي است!» در حالي كه خدا و رسولش، اقامهي نماز نافله به جماعت تحريم كردهاند و بدعت عمر با فرمان خدا و رسول (ص)، تعارض آشكار دارد.
از طرفي، مگر نه اين كه عمر عبارت «حي علي خير العمل» را از نماز حذف و به جاي آن جملهي «الصلاة خير من النوم» را جايگزين كرد؟
و مگر او نبود كه سهم «مؤلفة قلوبهم» را برخلاف فرمان خدا و رسول، حذف نمود؟
و مگر نه اين كه عمر، خالدبن وليد، آن مجرم زناكار را از اجراي حدّ رهانيد و فرمان خدا و رسول مبني بر لزوم اجراي حد بر قاتل و زاني را زير پا نهاد؟ اينها فقط نمونهاي از بدعتهايي است كه شما اهل سنت، با پيروي از عمر همچنان آنها را ادامه ميدهيد. حال بگو ببينم، شما بدعتگذار هستيد، يا ما شيعيان؟!
پادشاه از وزير پرسيد: آيا گفتههاي علوي دربارهي بدعتهاي عمر در دين صحت دارد؟
وزير گفت: آري، عدهاي از علما در كتابهاي خود چنين آوردهاند![2]
پادشاه پرسيد: پس چگونه است كه ما از كسي كه در دين بدعت نهاده پيروي ميكنيم؟
علوي گفت: از همين رو ميگويم كه پيروي از چنين كسي حرام و نارواست، زيرا رسول خدا (ص) فرمود: «كل بدعة ضلالة و كل ضلالة في النار» (هر بدعتي موجب گمراهي است و فرجام گمراهي، آتش است)، پس كساني كه با علم و آگاهي، از بدعتهاي عمر پيروي كنند، از اهل دوزخ خواهند بود.
منبع: مناظرات علمای شیعه و سنی
مترجم: مهدی سرحدی
[1] سوره بقره. ۱۵۹
[2] . صحيح بخاري، باب صلاة التراويح؛ و الصواعق المحرقه. قسطلاني در كتاب ارشاد الساري في شرح صحيح البخاري، ج5، ص 4، در توضيح سخن عمر كه گفته است «نعمت البدعة هذه» (چه بدعت نيكويي است) چنين ميگويد: «عمر از اين جهت آن را بدعت ناميده كه در زمان رسول خدا (ص) و ابوبكر، نماز تماز تراويح مقرر نشده بود!» آري، خليفهي مسلمين اين گونه در دين بدعت ميگذارد. همچنين «قوشجي» كه از علماي بزرگ اهل سنت است، گويد: عمر گفت: سه چيز در زمان رسول خدا (ص) رايج بود كه من آنها را تحريم ميكنم و هر كه آن را انجام دهد، كيفر ميدهم: متعهي نساء، متعهي حج و حي علي خير العمل.
امام مالك در موّطأ خود آورده است: شنيده ام كه مؤذن نزد عمربن خطاب آمد تا او را براي نماز صبح بيدار كند و او را ديد كه خوابيده بود، گفت: «الصلاه خير من النوم»، عمر نيز فرمان داد تا اين عبارت را به اذان صبح بيفزايند.
بايد پرسيد كه عمربن خطاب با چه توجيهي هر آنچه را كه ميخواسته به اذان ميافزوده يا ميكاسته است؟!
فرم در حال بارگذاری ...