« مناظره قسمت 16 | مناظره قسمت 14 » |
مناظره علمای شیعه و سنی در حضور فرزند آلب ارسلان سلجوقی- قسمت پانزدهم
مناظرهي روز سوم
شيخ عباسي: شيعيان عقيده دارند كه عمر فضيلتي نداشته است، در حالي كه بسياري از فتوحات و كشورگشاييهاي اسلامي به دست او انجام شد.[1]
علوي: در پاسخ اين پرسش بايد گفت:
اولاً،همهي حاكمان و پادشاهان نيز براي گسترش قلمرو سرزمين خود، فتوحاتي انجام ميدهند. آيا اين فضيلت به شمار ميآيد؟
ثانياً، حتي اگر بپذيريم كه آن فتوحات، فضيلتي به شمار ميآيد، آيا ميتواند غصب خلافت پيامبر(ص) از سوي عمر را توجيه كند؟ در حالي كه پيامبر خدا (ص) وي را جانشين خود قرار نداده و علي بن ابي طالب (ع) را به عنوان امام پس از خود تعيين فرموده بود.
از شما ميپرسم، جناب پادشاه! اگر شخصي را به عنوان قائم مقام خود تعيين كنيد و سپس ديگري بيايد و خلافت شما را غصب كند و جانشين او شود و در ادامه، كشورگشايي كند و كارهاي بهظاهر مفيدي هم انجام دهد، آيا از كشورگشاييهاي او خشنود ميشويد، يا اين كه به خاطر عزل جانشين شما و غصب منصبتان بدون اجازهي شما، خشمگين خواهيد شد؟
پادشاه گفت: بديهي است كه خشمگين ميشوم و كشورگشاييها نميتواند او را تبرئه كند!
علوي: عمر نيز چنين كرد، مقام خلافت را غصب كرد و بدون اجازهي پيامبر(ص)، جانشين آن حضرت شد.
ثالثاً، كشورگشاييهاي عمر اشتباه بود و نتايج منفي و معكوس در برداشت، زيرا رسول خدا (ص) بر كسي يورش نبرد، بلكه نبردهاي آن حضرت در اصل جنبهي دفاعي داشت و از اين رو مردم به ميل و رغبت خود به اسلام ميگرويدند و گروه گروه ايمان ميآوردند، زيرا دريافته بودند كه اسلام، دين صلح و آرامش است.
اما عمر، به كشورها هجوم برد و با شمشير و زور بر آنها غالب شد و از اين رو ملتها از اسلام دور شدند و اسلام را متهم كردند كه به جاي منطق و استدلال، از زور و شمشير استفاده ميكند و اين موجب افزايش دشمنان اسلام شد. بنابراين كشورگشاييهاي عمر، نام اسلام را خدشهدار كرد و نتايج معكوس دربر داشت.[2]
اگر ابوبكر و عمر، خلافت را از صاحب اصلي آن يعني امام علي بن ابي طالب (ع) غصب نكرده بودند و امام پس از رسول خدا، مستقيماً زمام خلافت را به دست ميگرفت، سيرهي رسول خدا را به اجرا ميگذاشت و روش و منش ايشان را ادامه ميداد و اين امر موجب ميشد كه مردمان، گروه گروه به دين اسلام درآيند و اسلام چندان گسترش مييافت كه سراسر كرهي زمين را در بر ميگرفت، اما چنين نشد، لا حول و لا قوة الا بالله العلي العظيم..
پادشاه خطاب به شيخ عباسي: چه پاسخي داري؟
عباسي: من تا كنون چنين چيزي نشنيده بودم!
علوي گفت: اكنون كه شنيدي و حقيقت بر تو آشكار شد، پيروي از خلفا را رها كن و از خليفهي بر حق رسول خدا (ص)، يعني امام علي بن ابي طالب (ع) پيروي كن…
منبع: مناظرات علمای شیعه و سنی
مترجم: مهدی سرحدی
[1] . در برخي كتب اهل سنت، ادعاهاي بسياري در مورد شجاعت و صلابت عمر ذكر گرديده، از جمله آن كه قريش پس از ايمان آوردن عمر به هراس افتاد، و با اسلام آوردن او مسلمانان شوكت يافتند و اسلام عزت يافت و اين كه پيامبر(ص) تا پيش از اسلام آوردن عمر، دعوت خويش را آشكار نكرده بود و.. اما در هيچ يك از متون معتبر تاريخي، مدركي در اثبات شجاعت هاي او ذكر نشده و از هيچ يك از پهلوانان عرب و يا حتي افراد معمولي كه در جنگها و مبارزات به دست عمر كشته شده باشند، نامي به ميان نيامده است، بلكه مدارك تاريخي موجود، عكس اين موضوع را ثابت ميكند، چنان كه در تاريخ آمده است كه عمر در جنگ احد، جزء گريزندگان از جنگ بود و در جنگ حنين نيز از معركه گريخت، وهنگامي كه رسول خدا (ص) او را براي فتح خيبر فرستاد، ناكام و شكست خورده بازگشت و حتي در سريه هايي كه رسول خدا (ص) افرادي را امير لشكر قرار ميداد، عمر همواره از جملهي سپاهيان عادي بود و آخرين نمونهي آن نيز لشكر اسامه بود كه پيامبر(ص) عمر و ابوبكر را جزء سپاهيان تحت امر اسامهي جوان قرار داد.
[2] . متون و آياتي كه در قرآن كريم دربارهي جهاد وارد شده است، به رسول خدا و امام بر حق تعيين شده توسط آن حضرت اختصاص دارد و رسول خدا و امام بر حق، تنها كساني هستند كه ميتوانند پرچم جهاد در برابر ديگران را برافرازد، و زماني كه رسول خدا يا جانشين بر حق او چنين كنند، جهاد آنان مشروعيت خواهد داشت، زيرا آنان به ناحق كسي را نميكشند و به اسارت نميگيرند، اما كساني كه خلافتشان از اساس باطل باشد، كشورگشاييهاي آنان نيز باطل و ناروا خواهد بود. خلفاي سه گانه نيز حكم جهاد را به غلط به اجرا گذاردند و آن را به نفع حكومت خود مصادره كردند.
فرم در حال بارگذاری ...