« شبهه پیرامون زنان | شبهه پیرامون زنان » |
1 : ایا زن ناقص العقل است
اورده اید (پس از مواجه شدن با هزاران صحبت غیر منطقی از طریق تحقیق دچار اختلال نظر شده ام) البته من نمیدانم که شما چرا تحقیقاتی واقعی انجام نداده اید.مثلا برای نمونه : حکمت 230 میگوید زن شر است اما نامه 31 می گوید زن مانند گل است ؛ خوب در اینجا اگر خوب تحقیق شود متوجه میشوید که در این خطبه ها كه امیرالمؤمنینعلیه السلام را نسبت به زن بیان میكند كه آشكارا با حدیث دیگری در تناقض ظاهری است. پس باید به نحوی این تناقض حل شود؛ بدین نحو كه زن در نظر علیعلیه السلام ریحانه است به استثنای بعضی از زنان كه شرّند؛ چنان كه بعضی از مردان شر هستند. یا این كه اشاره به زن مخصوصی است و منظورش شرارت آن زن میباشد كه احتمال دارد این حدیث مثل بعضی از احادیث دیگر، در جنگ جمل صادر شده باشد(منظور عایشه). اگر چه در شروحی كه بر نهج البلاغه نوشته شده، به تاریخ صدور این حدیث اشاره نرفته است. بعضی در خصوص فهم سخنان ائمه هدیعلیهم السلام كه نیاز شدید به فقه الحدیث دارد نباید به سادگی سخن راند و ادعای تفاوت میان سخنان ائمه و قرآن که (زنان بزرگواری چون مریم، مادر عیسی، آسیه، زن فرعون، جناب خدیجه و فاطمهعلیها السلام در مسابقه تقربّ گوی سبقت را از بسیاری مردان بلند مرتبه ربودهاند)ادعائی بس نابجا و بدون دلیل است.
یا نمونه بعدی که شما به ان استناد کرده اید مثلاً ( از مشاوره با انان بپرهیزید یا دوری کنید )آن گاه كه سپاهی را برای جنگ میفرستاد به آنان توصیه كرد كه از زنان دوری كنند. یا در نامهای كه در صفّین نوشته از مشورت با زنان نهی فرموده كه از قرائن حالیه معلوم است، منظور مشورت نكردن با آنان در امور جنگی است، كه زنان برای جنگ آفریده نشدهاند، لذا خدای تعالی جهاد را بر آنان واجب نكرده است، بلكه صفت گذشت و مهربانی در آنان، باعث شده كه به خوبی از عهده كارهایی چون: پرستاری و تربیت فرزند برآیند. همچنین در حول و حوش جنگ جمل، فرمایشاتی از آن حضرت در مذمت زنان صادر شده كه اشاره به فتنه گری عایشه دارد، از جمله ایمان زنان ناقص است. كه مقصودش شخص معینی است كه با ابهام بیان كرده است.
و نکته بعدی در اینکه زن ناقص عقل است این است که عقل مورد بحث، عقل ارزشى نیست، بلکه عقل سنجش است. توضیح: عقل یک وقت عقل سنجش یا نظرى است که مایه تکلیف است و هر انسان مکلفى مىبایست بهرهاى از آن داشته باشد تا مشمول تکلیف گردد. این در دختران زودتر از پسران شکوفا مىشود، بدین جهت دختران سن تکلیفشان چند سال قبل از پسران است.
معناى دیگر عقل، عقل عملى یا ارزشى است. این عقل است که در روایات از آن تمجید شده است. این عقل آدمى را به عبادت خدا وامىدارد و مایه تحصیل بهشت است. (العقل ما عبد به الرحمان و اکتسب به الجنان) این عقل به منزله عقال (زانو بند شتر) هواهاى نفسانى را کنترل مىکند. [ در چنین عقلى مردان برزنان برترى ندارند، بلکه از پارهاى روایات برترى زنان فهمیده مىشود.
در عقل نظرى یا سنجشى به عقیده برخى روانشناسان، پسران از یک سن خاصى بر دختران سبقت مىگیرند.
علت تفاوت زن و مرد در عقل حسابگرى:
ممکن است برترى مردان بر زنان در عقل سنجشى، ناشى از تفاوت آنان در محیط کار و تجربه باشد؛ یعنى از نظر ذات و استعداد کاملاً یکسان هستند، کسى چون زنان به جهت وظایفى که طبیعت بر عهده زنان گذاشته است، کم تر از مردان
در اجتماع حضور و فعالیت دارند و کم تر از مردان، تجارت و فعالیتهاى اقتصادى بازارى دارند، بدین جهت مردان در عقل تجربى بر زنان سبقت گرفتهاند.
ممکن است این برترى نه از جهت تجربه، بلکه از جهت ظرفیت وجودى مردان باشد، چون واقعیت این است که وزن، حجم و ظرفیت مغزى زنان نسبت به مردان متفاو ت است. در خور توجه است که زنان در تمام نژادها میزان ظرفیت، حجم و مقدار نخاعى آنان از مردان کمتر است. به همان نسبت در همه نژادها قدشان از مردان کوتاه تر است. مغز زن در تمامى نژادها صد تا دویست گرم از مرد کم تر است. این سبب اختلاف مردان با زنان در عقل و درک نظرى آنان مىگردد.
و نکته بعدی هم اگر در این خطبه از نقص عقل زنان یاد شده، در موارد دیگر از نقص عقل مردان نیز یاد شده است. نه کمال عقل در انحصار مردان است، و نه نقص عقل در انحصار زنان. هم بین زنان عدهاى به کمال عقل راه یافتهاند و هم میان مردان برخى به ضعف و نقص عقل مبتلا شدهاند. امام علىعلیهالسلام فرمود: «اعجاب المرء بنفسه برهان نقصه و عنوان ضعف عقله؛ مردى که خودپسند است، عقلش ناقص و ضعیف است».(غررالحکم، آمدی، ج2، 109) نیز فرمود: «اعجاب المرءبنفسه حمق؛ خودپسندى مرد دلیل حماقت و بى خردى او است». (همان، ج1، ص 311) یا حضرت در مذمت کوفیان فرمود: «فأنتم لا تعقلون؛ شما مردان کوفه عاقل نیستید».(نهج البلاغه، صبحی صالح، خ34.) نیز در مذمت مردم بصره فرمود: «خَفَّت عُقُولکم؛ عقلهاى شما سست است».(همان، ج14
فرم در حال بارگذاری ...