آقاي حاکم نيشابوري وقتي که به اين خطبه مي رسد، مي گويد:
هذه الخطبة غريب.
کلمه «غريب»، از القابِ دالّ بر ضعف روايت است. يعني اين روايت نا آشناست و قاچاقي وارد احاديث شده است و به درد استدلال نمي خورد.
با اينکه ايشان وقتي به حديث ثقلين مي رسد، مي گويد:
هذا حديث صحيح علي شرط شيخين
مستدرك الصحيحين للحاكم النيشابوري،ج3، ص109
آقايان اهل سنت نسبت به کتاب موطأ مالک، اشکال دارند. بعضي ها آن را جزء صحاح سته آورده اند، ولي اکثرا به جاي موطأ مالک، سنن آقاي ابن ماجه قزويني را جزء صحاح سته آورده اند.
مضافا اينكه: گيريم که پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم)، «کتاب الله و سنتي» فرموده باشد، آيا «کتاب الله و سنتي» ، با «کتاب الله و عترتي» منافات دارد؟ مگر عترت پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) غير از سنت پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم)، چيز ديگري هم آورده اند؟ مگر اميرالمؤمنين (عليه السلام) غير از سنت پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم)، سنتي از پيش خود آورد؟
آقاي ابن عساکر - از استوانه هاي علمي اهل سنت - در تاريخ دمشق روايت نقل ميكند:
حضرت علي (عليه السلام) عرض کرد: يا رسول الله! بعد از تو، من که وصي تو هستم، چکار کنم؟ پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود: تو موظفي كه سنت مرا در ميان مردم منتشر کني، همانطور که اوصياي پيامبران گذشته، سنت پيامبران را بعد از آنان منتشر مي کردند.
تاريخ دمشق لإبن عساكر، ج21، ص415
یا
پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود:
فلا تقدموهما فتهلكوا و لا تقصروا عنهما فتهلكوا و لا تعلموهما فإنهما أعلم منكم
از قرآن و اهل بيت من پيشي نگيرد كه هلاك مي شويد و از آنها هم عقب نمانيد كه هلاك مي شويد. در پي اين نباشيد كه چيزي را به آنها ياد بدهيد، چون آنها از شما عالم ترند.
المعجم الكبير للطبراني، ج3، ص66 و ج5، ص167- الدر المنثور للسيوطي، ج2، ص60 - مجمع الزوائد للهيثمي، ج9، ص164 - كنزالعمال، ج1، ص188
یا
ابن حجر عسقلاني نقل مي کند پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود:
من أحب أن يحيي حياتي و يموت ميتتي و يدخل الجنة، فليتول علياً و ذريته من بعده.
هر كس ميخواهد حيات و مماتش، زندگيش و مرگش مانند منِ پيامبر باشد و وارد بهشت هم بشود، علي و ذريۀ او را به عنوان ولي و امام انتخاب بكند.
الإصابة لإبن حجر عسقلاني ، ج2، ص485
بعد جالب اينكه آقاي ابن حجر، اشكال رجالي ميكند و مي گويد:
في اسناده يحيي بن يعلي المحاربي و هو واه.
در سند اين روايت، يحيي بن يعلي وجود دارد که به شدت ضعيف است.
كلمه واه يعني:
ضعيف جداً.
البته اين از عجائبي است كه از ابن حجر - كه از استوانههاي رجال است - صادر شده و هدفش جز اينكه احاديث فضيلت حضرت علي (عليه السلام) را رد كند، چيز ديگري نيست. چون خود ايشان در كتاب تقريب التذهيب، وقتي ترجمۀ يحيي بن يعلي محاربي را ميآورد، مي گويد:
ثقة.
مورد وثوق است.
و در تهذيب التهذيب از ابو حاتم - بنيانگذار علم رجال اهل سنت - نقل ميكند:
قال أبو حاتم ثقة.
آقاي محاربي ثقه است.
تهذيب التهذيب، ج11، ص265
آقاي ذهبي - از استوانههاي علمي اهل سنت - در كتاب ميزان الاعتدال مي گويد:
آقاي يحيي بن يعلي محاربي ثقه است.
ميزان الاعتدال، ج4، ص415
پس اينكه آقاي ابن حجر مي گويد آقاي يحيي بن يعلي محاربي، ضعيف است، بياثر و بر خلاف نظريۀ خودش در كتابهاي رجالي خودش است.
یا
نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) در روايات متعدد فرمودند:
مثل أهل بيتي مثل سفينة نوح، من ركبها نجا و من تخلف عنها غرق.
داستان اهل بيت من، همانند داستان كشتي نوح هستند. هر كس سوار كشتي اهل بيت شود، نجات مييابد و هر كس از آنها تخلف كند، هلاك ميشود.
حاكم نيشابوري مي گويد: اين روايت صحيح است.
مستدرک الصحيحين للحاکم النيشابوري، ج2، ص343
همچنين حاكم نيشابوري مي گويد:
پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود:
و أهل بيتي أمان لامتي من الاختلاف فإذا خالفتها قبيلة من العرب اختلفوا فصاروا حزب إبليس.
هذا حديث صحيح الاسناد.
اهل بيت من، امنيتآور براي امت هستند و تنها چيزي كه ميتواند امت مرا از اختلاف، بيمه كند، سراغ اهل بيتِ من رفتن است. اگر يك قومي، با اهل بيت من مخالفت كند، به حزب ابليس ميپيوندد.
حاكم نيشابوري مي گويد: اين روايت صحيح است.
مستدرک الصحيحين للحاکم النيشابوري، ج3، ص149