مناظره علمای شیعه و سنی در حضور فرزند آلب ارسلان سلجوقی- قسمت دوم
مناظره‌ي روز نخست

در روز تعيين شده، وزير و فرماندهان لشگر در محضر پادشاه حاضر شدند. علماي اهل سنت در جانب راست مجلس و علماي شيعه در سمت چپ نشستند. خواجه نظام الملك با نام خدا و صلوات بر پيامبر اكرم (ص) و خاندان و اصحاب آن حضرت جلسه را آغاز كرد و سپس گفت: بحث‌ها و مناقشات جلسه بايد بي‌شائبه و در طلب حق و حقيقت باشد و كسي نيز حق ندارد اصحاب پيامبر اكرم (ص) را دشنام و ناسزا گويد.

رئيس علماي اهل سنت (ملقب به شيخ عباسي) گفت: من نمي‌توانم با پيروان مذهبي كه همه‌ي صحابه را كافر مي‌دانند، هم‌سخن شوم.

رئيس علماي شيعه (ملقب به علوي) گفت: چه كساني صحابه را تكفير كرده‌اند؟

عباسي: شما شيعيان تمام صحابه را تكفير مي‌كنيد!

علوي: اين گفته صحت ندارد. آيا علي (ع)، عباس، سلمان، ابن عباس، مقداد و ابوذر و ديگران، جزء صحابه نيستند؟ آيا ما آنان را تكفير مي‌كنيم؟

عباسي: منظورم از تمام صحابه، ابوبكر و عمر و عثمان و پيروان آنهاست.

علوي: خودت گفته‌هايت را نفي كردي، يك بار مي‌گويي شيعيان همه‌ي صحابه را تكفير مي‌كنند و ديگر بار مي‌گويي شيعيان برخي از صحابه را تكفير مي‌كنند.

در اين لحظه، خواجه نظام الملك خواست سخن بگويد، اما عالم شيعي اجازه نداد و گفت: جناب وزير اعظم! فقط زماني كه ما از پاسخ باز مانيم، ديگران حق سخن گفتن خواهند داشت، در غير اين صورت، مباحث در هم مي‌آميزد و روند طبيعي بحث به هم مي‌ريزد و به نتيجه نخواهيم رسيد.

عالم شيعه اين را گفت و ادامه داد: اي شيخ عباسي! آشكار شد كه سخن تو مبني بر اين كه شيعيان همه‌ي صحابه را تكفير مي‌كنند، نادرست و كذب است.

شيخ عباسي كه پاسخي نداشت، بحث را عوض كرد و گفت:

اما شما شيعيان، ابوبكر و عمر و عثمان را دشنام مي‌دهيد. اين طور نيست؟

عالم شيعه پاسخ داد: برخي از شيعيان دشنام مي‌دهند و برخي هم چنين نمي‌كنند.

عباسي: تو از كدام گروه هستي؟

علوي: من آنان را دشنام نمي‌دهم، اما به عقيده‌ي من، آنان كه دشنام مي‌دهند نيز براي خود توجيهي دارند و معتقدند كه دشنام دادن به اين سه نفر، موجب كفر و خروج از دين نمي‌شود و از گناهان صغيره نيز به شمار نمي‌آيد.

عباسي: شنيديد جناب پادشاه؟ شنيديد كه اين مرد چه مي‌گويد؟

علوي گفت: اي عباسي! پرسش از پادشاه مغالطه است. شاه ما را در اين‌جا گرد آورده تا دلايل و برهان‌هاي خود را ارائه كنيم، نه اين كه صاحبان قدرت را به داوري فراخوانيم.

پادشاه گفت: سخن علوي درست است. چه جوابي داري اي عباسي؟

عباسي گفت: بديهي است كه هر كس به صحابه دشنام دهد، كافر است.

علوي: براي تو بديهي است، نه براي ما! به چه دليل مي‌گويي كه اگر كسي با دلايل و برهان به برخي صحابه دشنام دهد، كافر است؟ به نظر تو، اگر رسول خدا (ص) كسي را دشنام دهد، آن شخص مستحق دشنام نيست؟

عباسي: چرا، چنين كسي شايسته دشنام است.

علوي: پس بدان كه پيامبر خدا ابوبكر و عمر را لعن فرموده است.

عباسي: كي و كجا پيامبر چنين كرده؟ اين سخن دروغ است.

علوي: تاريخ نگاران اهل سنت ذكر كرده‌اند كه پيامبر خدا (ص) لشكري را به فرماندهي «اسامه» روانه‌ي جنگ كرد و ابوبكر و عمر را نيز در ميان لشكريان قرار داد و فرمود:

«لعنت خداوند بر كسي كه از همراهي با لشكر اسامه تخلف كند». ابوبكر و عمر نيز از لشكر اسامه خارج شدند. پس لعن پيامبر (ص) آن دو را نيز شامل مي‌شود و كسي كه رسول خدا او را لعن كند، مسلمين نيز حق دارند وي را لعن و نفرين كنند.

شيخ عباسي سر به زير افكند و هيچ نگفت.

پادشاه رو به وزير كرد و پرسيد: آيا گفته‌ي علوي صحيح است؟

وزير پاسخ داد: بله، تاريخ‌نگاران چنين آورده‌اند.[1]

علوي ادامه داد: اگر دشنام دادن و سبّ صحابه حرام است و موجب خروج از دين مي‌شود، پس چرا معاوية بن ابي سفيان را تكفير نمي‌كنيد و او را فاسق و فاجر نمي‌دانيد؟ زيرا او چهل سال تمام، امام علي بن ابي طالب (ع) را سبّ و دشنام داد و موجب شد كه سبّ امام تا هفتاد سال ادامه يابد.

پادشاه گفت: صحبت در اين باره كافي است. به موضوع ديگري بپردازيد..

منبع:مناظرات علمای شیعه و سنی

مترجم مهدی سرحدی

[1]. طبقات ابن سعد، ج 2، ص 41؛ تاريخ ابن عساكر، ج 2، ص 391؛ كنزالعمال، ج 5، ص 312، الكامل في التاريخ، ابن كثير، ج 2، ص 129.


موضوعات: مناظره ها
   یکشنبه 21 آبان 1396نظر دهید »

حضرت علی و حوض کوثر

در این جا برای روشن شدن بیشتر، نخست نظر شما را به چند روایت - که از طریق روایات اهل تسنن نقل شده، و بیانگر برتری حضرت علی (ع) بر همه اصحاب، و خلافت آن حضرت می‏باشد - جلب نموده و سپس به نقل چند روایت از شیعه می‏پردازیم:

1- رسول خدا (ص) به حضرت زهرا (س) فرمود: «یا فاطمة! انی غدا مقیم علیا علی حوضی و صاحب لوای…; ای فاطمه! من فردای قیامت، علی (ع) را بر حوض کوثر منصوب می‏کنم، که او پرچمدار من است.» (5)

2- نیز فرمود: «اعطیت فی علی خمسا هن احب الی من الدنیا و ما فیها… و اما الثالثة فوقف علی عقر حوضی، یسقی من عرف من امتی; در مورد علی (ع) به من پنج امتیاز داده شده که آنها برای من محبوب‏تر است از دنیا و آنچه در دنیا است…، سومی آن این است که علی (ع) بر پایانه حوض من می‏ایستد، و آنان را که از امت من به نیکی می‏شناسد، از آب آن می‏نوشاند.» (6)

3- نیز به علی (ع) فرمود: «انک غدا علی الحوض خلیفتی، و انک اول من یرد علی الحوض; تو فردای قیامت‏بر حوض کوثر جانشین من هستی، و تو نخستین کسی هستی که در کنار حوض بر من وارد می‏گردی.» (7)

4- نیز فرمود: «والذی نفسی بیده، انک لذواد عن حوضی یوم القیامة تذود کما یزاد البعیر الضال عن الماء بعصا معک من عوسج; تو در قیامت واردین بر حوض من (از منافقان و کفار) را با عصای عوسج که به همراه داری رد می‏کنی، همان گونه که شتر غریب و گم شده، از آب رد می‏شود.» (8)

5- رسول خدا (ص) در ضمن گفتاری در شان علی (ع) فرمود: «علی (ع) صاحب حوض من است، دشمنانش را از آن دور می‏کند، و به دوستانش از آب آن می‏نوشاند، کسی که از آن آب ننوشد، همیشه به طور ابدی، تشنه می‏ماند، و هرگز سیراب نمی‏شود، و کسی که از آن شربتی بنوشد، دیگر رنجی نمی‏برد، و هرگز تشنه نمی‏شود.» (9)

6- نیز فرمود: «… کوثر، نهری در بهشت است که عرض وطول آن بین مشرق و مغرب است، هر کس از آن بنوشد دیگر تشنه نمی‏شود، هر کس با آب آن وضو بسازد، آن چنان پاک می‏شود که غبار بر او نمی‏نشیند، آن کس که عهد مرا شکسته، و در قتل اهلبیت من شرکت نموده باشد از نوشیدن آب آن محروم خواهد شد.» (10)

آخرین سخن آن که پیامبر (ص) فرمود: «من لم یؤمن بحوضی فلا اورده الله حوضی; کسی که معتقد به وجود حوض کوثر من در قیامت نباشد، خداوند او را بر آن وارد نمی‏کند.» (11)

1. کوثر، 1.

2. مجمع البیان، ج‏10، ص‏549.

3. صحیح مسلم، طبق نقل مجمع البیان، ج‏10، ص‏549.

4. مجالس شیخ مفید، ص‏173; بحار، ج‏8، ص‏18 و 25.

5. مناقب ابن مغازلی شافعی، ص‏151و 188.

6. ذخائر العقبی، ص‏155; فضائل الصحابه ابن حنبل، ج‏2، ص‏661.

7. مناقب ابن مغازلی شافعی، ص‏238.

8. تاریخ دمشق، ج‏42، ص‏140; مناقب خوارزمی، ص‏109.

9. امالی شیخ صدوق، ص‏168; بحارالانوار، ج‏8، ص‏19.

10. بحار، ج‏8، ص‏24.

11. احتجاج طبرسی، مطابق مدرک قبل، ص‏19.

   یکشنبه 21 آبان 1396نظر دهید »

سوال : این حوضی (حوض کوثر) که می گویید در قیامت هست حوض آب است ؟ در قران که به چنین حوضی اشاره نشده است. الله متعال که آیه های زیادی را در قران در وصف قیامت آورده اند.

پاسخ: واژه کوثر یک معنی جامع و وسیعی دارد و به معنی خیر فراوان است، مفسران در ذیل آیه «انا اعطیناک الکوثر; ما به تو کوثر عطا کردیم‏» (1) معانی و مصداق‏های مختلف و متعدد ذکر نموده‏اند، یکی از آنها این که منظور از آن حوض کوثر است، در روایت آمده وقتی که سوره کوثر نازل شد، پیامبر (ص) بر فراز منبر رفت و این سوره را تلاوت کرد، وقتی که پایین آمد، اصحاب عرض کردند: «کوثر چیست که خداوند به تو عطا کرده است؟» آن حضرت در پاسخ فرمود: «نهری است در بهشت، سفیدتر از شیر و صاف‏تر از قدح (بلور)، در دو طرف آن قبه‏هایی از در و یاقوت قرار دارد…» (2) نیز روایت‏شده: انس بن مالک می‏گوید: رسول خدا (ص) به میان ما آمد، او را خوشحال دیدیم، از راز آن پرسیدیم، فرمود: هم اکنون سوره‏ای بر من نازل شد، آنگاه سوره کوثر را خواند، سپس فرمود: آیا می‏دانید کوثر چیست؟ عرض کردیم خدا و رسولش بهتر می‏داند، فرمود: «کوثر نهری است که خداوند خیر و برکت فراوانی آن را به من خبر داده است، آن نهر همان حوضی است که امت من در روز قیامت، در کنار آن می‏آیند، در کرانه آن ظرف هایی به عدد ستارگان آسمان وجود دارد، گروهی از امت من کنار آن می‏آیند، به خدا عرض می‏کنم: «این‏ها، از امت من هستند» (پس اجازه بده از آب این حوض بنوشند) خداوند می‏فرماید: تو ندانی که این افراد بعد از تو (با خاندانت) چه کردند، و چه حادثه‏های تلخی پدیدار ساختند؟» (3)
توضیح بیشتر درباره حوض کوثر

از روایات اهل تسنن و تشیع، فهمیده می‏شود که حوض کوثر بخشی از بهشت است که در روز قیامت پدیدار می‏شود، و بسیار عمیق و بزرگ و وسیع است، به طوری که بین مشرق و مغرب را فرا گرفته است، آب آن بسیار شیرین، زلال، لطیف و صاف است، هر کس از آن بنوشد، دیگر تشنه نمی‏گردد، و از کسانی است که وارد بهشت می‏شود، ساقی اصلی کوثر، شخص رسول خدا (ص) است، و آن حضرت در همان جا، حضرت علی (ع) را جانشین خود در آب دادن به افراد نموده است، و طبق بعضی از روایات، خود حضرت علی (ع) ساقی کوثر است، و شیعیان و دوستانش را از آب کوثر می‏نوشاند، ولی دشمنان و منافقان را از آنجا طرد می‏کنند، بی‏آن که آنها از آن آب بنوشند، با این که سخت تشنه هستند. و در تعبیر دیگر آمده: آن حضرت، منافقان و مخالفان را با عصای عوسج (که از درخت تیغ دار به دست آمده) آن چنان از حوض کوثر دور می‏کند، که شتر گم شده و غریب را صاحبش از آب دور می‏سازد.

از ابن عباس روایت‏شده: هنگامی که سوره کوثر بر رسول خدا (ص) نازل شد، علی (ع) از آن حضرت پرسید: «کوثر چیست؟» پیامبر (ص) در پاسخ فرمود: «نهری است که خداوند به وسیله آن بر من کرامت و امتیاز بخشیده است.» علی (ع) عرض کرد: ای رسول خدا! این نهر، بسیار ارجمند است، آن را برای ما تعریف کن، پیامبر (ص) فرمود: «آری ای علی! کوثر نهری است که در زیر عرش الهی جریان دارد، آب آن سفیدتر از شیر، و شیرین‏تر از عسل، و لطیف‏تر از روغن است، ریگ‏های درون آن از زبرجد و یاقوت و مرجان است، علف آن زعفران، و خاک آن مشک خوشبو و پایه‏های آن در زیر عرش استوار شده است.» سپس رسول خدا (ص) دستش را آرام بر پهلوی علی (ع) زد و فرمود: «ای علی! این نهر برای من و برای تو و برای دوستان تو بعد از من می‏باشد.» و مطابق روایت دیگر از ابن عباس، عمق این حوض به اندازه هفتاد هزار فرسخ است. (4)

   یکشنبه 21 آبان 1396نظر دهید »

شبهه 3 : اگر چنانكه شما مي گوييد مراد از اين آيت اين باشد كه بايد زكات در حالت ركوع داده شود پس واجب است كه زكات پرداختن در ركوع شرط موالات يعني دوست گرفتن باشد و بنابراين مسلمان بايد تنها علي را ولي بگيرد، و حسن و حسين و غيره را دوست و ولي خود قرار ندهند. زيرا آنان در حالت ركوع زكات نپرداخته اند.

پاسخ : چه کسي گفته که شرط ولي، دادن زکات در حال رکوع است؟ رسول خدا تقاضاي ياور کرده و خدا با اشاره به واقعه اي خارجي که اتفاق افتاده و مي توانند با يک سوال از آن با خبر شوند؛ “الذين آمنوا الذين يقيمون الصلاة و يؤتون الزکاة و هم راکعون” را به عنوان “ولي” مؤمنان بعد از خدا و رسول و به عنوان اجابت دعاي پيامبر معرفي مي کند. بنا بر اين لازم نيست همه کساني که توسط پيامبر به عنوان ولي مؤمنان بعد از ايشان خواهند آمد ، در رکوع زکات بدهند همچنان که لازم نيست همه کساني که مصداق اهل بيت و معصوم خواهند بود ، زير عبا با پيامبر باشند.


موضوعات: پاسخ به شبهات
   یکشنبه 21 آبان 1396نظر دهید »

شبهه 2 : تو گفتي بر نزول اين آيه در حق علي اجماع است. ما تو را از اين ادعا مي بخشيم و ميگوييم فقط يك سند صحيح بياور اگر راست ميگويي. و آن روايت كه از ثعلبي وارد كردي ضعيف است، زيرا در راويان آن مردماني متهم به دروغ و بي ديني وجود دارند. و اما ابن مغازلي واسطي در كتاب خود دروغهاي عجيبي جمع كرده اند كه بر كمترين حديث شناس آن دروغها پوشيده نيست.
پاسخ : جمهور مفسرين و محدثين اهل سنت در کتب معتبر خود آورده اند که این ایه در مورد حضرت علی است از قبيل: شواهد التنزيل (حاکم حسکاني حنفي) ج 1 ص 161 ح 216 و 217 و 218 و 219 و 221 و 222 و 223 و 224 و 225 و 226 و 227 و 228 و 229 و 230 و 231 و 232 و 233 و 234 و 235 و 236 و 237 و 238 و 239 و 240 و 241 ط بيروت _ مناقب علي بن ابيطالب (ابن مغازلي شافعي) ص 311 ح 354 و 355 و 356 و 357 و 358 _ کفايةالطالب (گنجي شافعي) ص 228 و 250 و 251 ط الحيدريه _ ذخائر العقبي (محب الدين طبری شافعي) ص 88 و 102 _ المناقب (خوارزرمي حنفي) ص 187 _ ترجمة الامام علي بن ابيطالب از تاريخ دمشق (ابن عساکر شافعي) ج 2 ص 409 ح 908 و 909 _ الفصول المهمه (ابن صباغ مالکي) ص 123 و 108 _ الدرّ المنثور (سيوطي) ج 2 ص 293 _ فتح القدير (شوکاني) ج 2 ص 53 _ التسهيل لعلوم التنزيل (کلبي) ج 1 ص 181 _ الکشاف (زمخشری) ج 1 ص 649 _ تفسير (طبری) ج 6 ص 288 و 289 _ زاد المسير في علم التفسير (ابن جوزی حنبلي) ج 2 ص 383 _ تفسير (قرطبي) ج 6 ص 219 و 220 _ التفسير المنير لمعالم التنزيل (جاوی) ج 1 ص 210 _فتح البيان في مقاصد القرآن (صديق حسن خان) ج 3 ص 51 _ اسباب النزول (واحدی) ص 113 ط الحلبي مصر _ لباب النقول (سيوطي) در حاشيه تفسير (الجلالين) ص 213 _ تذکرة الخواص (سبط بن جوزی حنفي) ص 15 ط الحيدريه _ نور الابصار (شبلنجي) ص 71 ط العثمانيه _ ينابيع الموده (قندوزی حنفي) ص 115 ط اسلامبول _ تفسير (فخر رازی) ج 12 ص 26 و 20 ط البهيه مصر _ تفسير (ابن کثير) ج 2 ص 71 ط دار احياء الکتب _ احکام القرآن ( جصاص) ج 4 ص 102 ط عبد الرحمن محمد _ مجمع الزوائد (هيثمي) ج 7 ص 17 _ نظم درر السمطين (زرندی حنفي) ص 86 و 88 _ شرح نهج البلاغه (ابن ابي الحديد) ج 13 ص 277 ط مصر با تحقيق محمد ابو الفضل _ الصواعق المحرقه (ابن حجر) ص 24 ط الميمنيه _ انساب الاشراف (بلاذری) ج 2 ص 150 ح 151 ط بيروت _ تفسير (نسفي) ج 1 ص 289 _ الحاوی للفتاوی (سيوطي) ج 1 ص 139 و 140 _ کنز العمال (متقي هندی) در حاسيه مسند (احمد بن حنبل) ج 5 ص 38 _ جامع الاصول (ابن اثير) ج 9 ص 478 _ الرياض النضره (محب الدين طبری) ج 2 ص 273 و 302 _ مطالب السئوول (ابن طلحه شافعي) ج 1 ص 87 _ معالم التنزيل (بغوی) در حاشيه تفسير المخازن (علاءالدين بغدادی) ج 2 ص 55 _ فرائد السمطين (حمويني) ج 1 ص 11 و 190 ح 150 و 151 و 153 ط 1 .
و بالاخره اکثر رجال علم و دانش اهل سنت تصديق نموده اند نقلا از سدی و مجاهد و حسن بصری و اعمش و عتبة بن ابي حکيم و غالب بن عبد الله و قيس بن ربيعه و عباية بنربعي و عبد الله بن عباس (حبر امت و ترجمان قرآن ) و ابوذر غفاری و جابر بن عبد الله انصاری و عمّار و ابو رافع و عبد الله بن سلام و غيرهم که اين آيه شريفه در شأن علي بن ابيطالب (ع) نازل گرديده و هر يک به عبارت و الفاظ مختلفه ذکر نموده اند زماني که آنحضرت در حال رکوع نماز انگشتر خود را در در راه خدا انفاق و بسائل داد اين آيه شريف نازل گرديد.


موضوعات: پاسخ به شبهات
   یکشنبه 21 آبان 1396نظر دهید »

1 ... 19 20 21 22 23 24 ...25 ...26 27 29 30

آخرین نظرات
  • صهباء  در خیلی با نمک
  •  در صحیح مسلم را بیشتر بشناسیم
حقانیت شیعه
 
مداحی های محرم