علمای معتبر اهل سنتی که شیعه شده اند

حاکم نیشابوری

 نام کامل او حافظ ابوعبدالله محمد بن عبدالله بن نیشابوری است که به حاکم مشهور شده است و از محدثان قابل وثوق بوده است و در سال 321 هجری قمری متولد شده است .

حاکم در اصطلاح محدثان به کسی گفته میشود که به تمام احادیث احاطه داشته باشد و هم ممکن است که چون او امور داوری به عهده داشته است به عنوان حاکم مشهور شده باشد.

خودش میگوید هنگامی که از اب زمزم مکه مکرمه اشامیدم از خداوند تعالی درخواست کردم تا بتوانم اثار ارزنده ای از خود باقی بگذارم.

خطیب بغدادی در مورد او میگوید : او از اهل علم و فضل و معرفت است و میگوید در جوانی به بغداد رفت و احادیثی را از پیشوایان حدیث جمع اوری کرد و سالی که عمرش زیاد شده بود به بغداد رفت و به نقل حدیث پرداخت.دارقطنی و دیگران از وی روایت کرده اند. حاکم در سوم صفر سال 405 هجری درگذشت و در نیشابور به خاک سپرده شد.

بیهقی از بزگترین شاگردان او میباشد.

ابن طاهر گفته است که حاکم در باطن شیعه بود و تعصب خاصی نسبت به ائین شیعه داشت و در ظاهر خود را سنی نشان میداد و دیگران را بر حضرت علی مقدم میداشت و در عین حال از معاویه و خاندان او متنفر بود و تنفر خود را از انها نهایتا اعلام میکرد.

ابن شهر اشوب در معالم العلماء و صاحب ریاض العلماء در بخش اول حاکم را هم ردیف دانشمندان و محدثان شیعه اورده اند.

حاکم از دلاوران شیعه و خادمان شریعه است  و تالیفات او نزدیک به هزار جز است از جمله مستدرک الصحیحین و تاریخ علمای نیشابور

یکی از اتفاقاتی که برا ی او اتفاق افتاده است به قرار زیر میباشد :

شكستن منبر حاكم نيشابوري به علت عدم نقل فضائل معاويه :


سمعت أبا عبد الرحمن السلمي يقول : دخلت على أبي عبد الله الحاكم وهو في داره لا يمكنه الخروج إلى المسجد من أصحاب أبي عبد الله بن كرام ، وذلك أنهم كسروا منبره ومنعوه من الخروج ، فقلت له : لو خرجت وأمليت في فضائل هذا الرجل شيئا لاسترحت من هذه المنحة . فقال : لا يجيء من قلبي ، ) لا يجيء من قلبي ، يعني معاوية .
تاريخ الاسلام ذهبي ، ج28 ، ص132 و سير أعلام النبلاء ، ج17 ، ص175و … .
از ابا عبد الرحمن سلمی شنیدم که می گفت : به نزد ابو عبد الله حاکم نیشابوری رفتم در حالیکه او در خانه خویش بود و از ترس یاران ابی عبد الله بن کرام نمی توانست به مسجد برود ؛ زیرا ایشان منبر او را شکسته بودند و او را ممنوع الخروج کرده بودند ؛ پس به او گفتم : ای کاش بیرون می آمدی و فضیلت های این شخص ( معاویه ) را می گفتی تا از این مشکل آسوده گردی ؛ گفت قلبم به من اجازه این کار را نمی دهد .

بسیاری از زندگینامه نویسان او و معاصرانش از قدیم او را به تشیع و رفض (متهم) می داشته اند و یکی از مهمترین نقطه ضعفهایی که بعضی از علمای حدیث در کار او و در کتاب (المستدرک علی الصحیحین ) او یافته اند این بوده است که وی به نقل حدیث (من کنت مولاه …) و حدیث (طیر) پرداخته بوده است. و دیگر این که کتابی در فضایل حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نیز نوشته است. کسانی که او را به تشیع (متهم ) کرده اند در حق الحاکم گفته است: (ثقة فی الحدیث و رافضی خبیث) یعنی در نقل احادیث، بسیار مورد وثوق است اما رافضی خبیثی است و از جمله دلایل رفض و تشیع او را یکی هم این دانسته اند که وی با معاویه و آل معاویه دشمنی داشته و این دشمنی را آشکار می کرده است. بعضی از اهل تاریخ نوشته اند که سه تن از اهل حدیث تعصب پیشه بوده اند: ابوعبدالله حاکم و ابونعیم اصفهانی و خطیب بغدادی و تعصب حاکم را در تشیع او دانسته اند که (کان متشیعاً ظاهراً فی التشیع).

یکی از کتب او مستدرک الصحیحن است . همانگونه که میدانید خود بخاری و مسلم اعتراف داشته اند که ما تمامی احادیث صحیح را نمیاوریم و فقط بخشی از انها را بیان میکنیم ( این که مسلم احادیثی را اورده است و بخاری نیاورده و بلعکس میتواند دلیل محکمی برای این گفته باشد ) ؛ حال حاکم کتابی نوشت که احادیثی را که مسلم و بخاری نیاورده اند در کتاب خود بیاورد. و میتوان گفت که در کتابش فضائل بی شمار زیادی از حضرت علی علیه السلام نقل کرده است که در صحیح مسلم و بخاری نیامده اند.

و ذکر این نکته هم خالی از لطف نیست که بدانیم علمای اهل سنت میگویند هر حدیثی را که حاکم و ذهبی ( ناصبی ) بیان کرده و تصحیح کنند به منزله ورود در صحیح بخاری است.

 

   شنبه 20 آبان 1396نظر دهید »

شبهه 1 : اينكه اجماع كرده اند بر اينكه آيه در حق علي نازل شده، از بزرگترين ادعاهاي دروغ است، بلكه اجماع بر اين است كه اين آيه در حق عموم نازل شده نه بخصوص علي، و قول يك نفر ثعلبي را قول اجماع مسلمين شمردن خطاء ميباشد.

 



پاسخ : قاضي عضد الدين ايجي ـ از استوانه‌هاي کلامي اهل سنت و متوفاي 756 هجري ـ میگوید :



أجمع أئمة التفسير أن المراد علي.



پيشوايان علم تفسير، اجماع دارند که مراد از اين آيه، علي است.



المواقف، جلد3، صفحه 601

یا

08000″>آقاي آلوسي ـ از علماي بزرگ اهل سنت و وهابيت ـ در کتاب تفسير روح المعاني مي‌گويد:



غالب الأخباريين علي أن هذه الآيه نزلت في علي کرم الله وجه.



غالب محدثان و ناقلان خبر و حديث، بر اين باور هستند که اين آيه در حق علي نازل شده است.



تفسير روح المعاني للآلوسي، ج6، ص167

right” style="margin-top: 10px; margin-bottom: 0px;"> 


خدا فرموده:‌ «إنما وليكم الله ورسوله والذين آمنوا الذين يقيمون الصلاة ويؤتون الزكاة وهم راكعون * ومن يتول الله ورسوله والذين آمنوا فإن حزب الله هم الغالبون »




مفسرين همگي متفق‌القول هستند که اين آيه در مورد علي (ع) نازل شده است زيرا هنگامي که در رکوع نماز بود فرد تهيدستي از او تقاضا کرد و حضرت نگين انگشتر خود را به آن سائل داد. اين آيات در حق آن حضرت نازل شده است. چون «انما» از ادات حصر است اين آيه نشان دهنده‌ي ولايت حتمي علي بعد از رسول خدا و افراد ديگری هم از اهل عصمت مشمول اين آيه ميدانيم چنانچه در اخبار و احاديث معتبره ما رسيده است که ساير ائمه از عترت طاهره نيز در اين آيه داخلند و هر امامي در نزديکي وصول به مقام امامت باين فضيلت و خصيصه عظما نائل مي گردد.



 


موضوعات: پاسخ به شبهات
   شنبه 20 آبان 1396نظر دهید »

1 ... 20 21 22 23 24 25 ...26 ...27 28 29 31

آخرین نظرات
  • صهباء  در خیلی با نمک
  •  در صحیح مسلم را بیشتر بشناسیم
حقانیت شیعه