5 : صحابه ای که جز  السابقون الأولون و بيعت رضوان و اصحاب بدر بوده اند چگونه در بخاری معرفی شده اند ؟

 براء بن عازب از صحابه جليل القدر، نزد آقايان اهل سنت است. ايشان جزء «السابقون الأولون» است، جزء «اصحاب بيعت رضوان و اصحاب بدر» است و هر فضيلتي كه براي صحابه بياوريد، شامل ايشان هم بايد باشد.

راوي مي‌گويد:

عن العلاء بن المسيب عن أبيه، قال: لقيت البراء بن عازب رضي الله عنهما، فقلت: طوبى لك! صحبت النبي صلى الله عليه و سلم! و بايعته تحت الشجرة! فقال: يا ابن أخي! انك لا تدرى ما أحدثنا بعده.

براء بن عازب را ملاقات كردم و گفتم: خوشا به حالت! تو از صحابه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) بودي و در زير شجره رضوان با پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) بيعت كردي، براء بن عازب گفت: اي برادر زاده ام! تو نمي داني كه ما صحابه، چه بدعت هايي بعد از پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) گذاشتيم.

صحيح بخاري، ج5، ص65

اين اعتراف صحابه، هم از طرف خودش است و هم از طرف صحابه. اين شكسته نفسي نيست، اعتراف به بدعت، به مراتب بدتر است از گناهان ديگر.

   پنجشنبه 30 آذر 1396نظر دهید »

4 : صحابه در قیامت

 بخاري از ابوهريره نقل مي كند كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مي‌فرمايد:

بينا انا قائم، فإذا زمرة حتى إذا عرفتهم، خرج رجل من بيني و بينهم، فقال: هلم. فقلت: أين؟ قال: إلى النار و الله. قلت: و ما شأنهم؟ قال: إنهم ارتدوا بعدك على ادبارهم القهقري. ثم إذا زمرة حتى إذا عرفتهم خرج رجل من بيني و بينهم، فقال: هلم. قلت: أين؟ قال: إلى النار و الله. قلت: ما شأنهم؟ قال: إنهم ارتدوا بعدك على ادبارهم القهقري، فلا أراه يخلص منهم الا مثل همل النعم.

من، فرداي قيامت در كنار حوض مي آيم و تعدادي از صحابه مي خواهند نزد من بيايند، ولي آنها را از طرف حوض بر مي گردانند به سوي ديگر. گفتم: اينها را كجا مي بريد؟ مي‌گويند: به خدا قسم! اينها را به سمت آتش جهنم مي بريم. عرضه مي كنم: مگر اينها چه كار كرده اند؟ خطاب مي آيد: درست است كه اصحاب تو هستند، ولي بعد از تو مرتد شدند و بدعت‌ها گذاشتند و به دوران جاهليت برگشتند. سپس گروه ديگري را اينگونه به سمت آتش مي برند و … ، و از اينها هيچكس از آتش نجات پيدا نمي كند، مگر به اندازه هَمَل نعم. (چهارپايان بازيگوشي كه معمولا از گله جدا مي شوند و مشغول بازيگوشي هستند و سرگردان مي‌شوند و اين نشان قِلَّتْ و كمي تعداد آنهاست)

صحيح بخاري، ج7، ص208، ح6587، كتاب الرقاق

در روايت ديگر آمده كه:

ليردن على أقوام أعرفهم و يعرفوني ثم يحال بيني و بينهم

… من آنها را مي شناسم و آنها هم مرا مي شناسند و آنها را به جهنم مي برند.

صحيح بخاري، ج7، ص208

   پنجشنبه 30 آذر 1396نظر دهید »

3 : عملکرد صحابه در هنگام رحلت رسول خدا

در صحيح مسلم از ابن عباس آمده است كه:

يَوْمُ الْخَمِيسِ وَ مَا يَوْمُ الْخَمِيسِ. ثُمَّ جَعَلَ تَسِيلُ دُمُوعُهُ حَتَّى رَأَيْتُ عَلَى خَدَّيْهِ كَأَنَّهَا نِظَامُ اللُّؤْلُؤِ. قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و سلم: «ائْتُونِي بِالْكَتِفِ وَ الدَّوَاةِ - أَوِ اللَّوْحِ وَ الدَّوَاةِ - أَكْتُبْ لَكُمْ كِتَابًا لَنْ تَضِلُّوا بَعْدَهُ أَبَدًا  فَقَالُوا إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه و سلم يَهْجُرُ.

روز پنجشنبه، چه پنجشنبه دردناكي. ابن عباس گريه مي كرد و قطرات اشكش مانند دانه هاي مرواريد از گونه هايش سرازير بود. ابن عباس گفت: پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود: براي من قلم و دواتي بياورد - يا كاغذ و دوات - تا بنويسم براي شما چيزي را كه هرگز گمراه نشويد. صحابه به پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) گفتند: پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) هذيان مي‌گويد.

صحيح مسلم، ج5، ص75، ح4124، كتاب الوصية باب ترك الوصية لمن ليس عنده شيء

از اين آقايان سؤال مي كنيم كه آيا در طول اين 23 سال، آيا پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) دستوري داده كه اگر آن را اطاعت كنيد، هرگز گمراه نمي شويد؟ پس معلوم مي‌شود كه مسئله اي حياتي است بين گمراهي هميشگي امت يا جاودانگي امت. پس بايد صحابه، سراپا گوش و اطاعت و پيروي مي بودند و بايد عرض مي كردند كه يا رسول الله! از شما به يك اشاره و از ما به سر دويدن. آنجا، جاي اين حرف بود، نه اينكه بگويند - نستجير بالله - او هذيان مي گويد. بايد گفت: إنا لله و إنا إليه راجعون.

همچنين در صحيح بخاري اينگونه آمده است:

فَذَهَبُوا يَرُدُّونَ عَلَيْهِ.

صحيح بخاري، ج5، ص137، ح4431، كتاب المغازي، باب مرض النبى و وفاته

   پنجشنبه 30 آذر 1396نظر دهید »

2 : صحابه در احرام

پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) 22 سال براي مردم تلاش كرد. دستور داد كه اي مردم، برويم به حج. خوب، اين صحابه آمدند و وارد مكه شدند. يك رسم جاهلي بود كه وقتي در يكي از مواقيت، احرام مي بستند، در احرام مي ماندند، ولو اينكه يك ماه در مكه مي ماندند تا اينكه در روز ترويه به عرفات و از آنجا به مشعر و از آنجا هم ‌به منا مي رفتند و از احرام خارج مي شدند. پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) تصميم مي گيرد كه اين رسم جاهلي را بشكند و احرام را دو دسته كند: احرام عمره و احرام تمتع. مي‌فرمايد: هر كس با خودش قرباني آورده، مي تواند در احرام بماند و هر كس قرباني ندارد، بايد از احرام خارج شود. گفتند: يعني چه؟ فرمود: تمام آنچه را كه با مُحْرم شدن بر شما حرام شده بود، بر شما حلال شد. گفتند: حتي نزديكي با زنان؟ فرمود: بله.

حالا برخورد صحابه را ببينيد كه چه بوده است؟

اين عبارت صحيح مسلم است كه از جابر بن عبد الله انصاري نقل مي‌كند:

جابر بن عبد الله انصاري مي‌گويد: در صبح روز چهارم ذي الحجه، نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) در ميان صحابه حاضر شد و به ما دستور داد از احرام خارج شويم و حتي گفت نزديكي با زنان اشكالي ندارد. صحابه (با حالت تمسخر) گفتند: 5 روز بيشتر به عرفات نمانده است حال آنكه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) دستور مي دهد با زنانمان نزديكي كنيم و وارد عرفه شويم در حاليكه از آلت ما مني سرازير است! مردم هم با حالت تمسخر، انگشتشان را به نشانه آلت، تكان دادند.

صحيح مسلم، ج4، ص37، ح3002، كتاب الحج، باب بيان وجوه الإحرام

چقدر زشت و وقيح است!!!

تعبير صحيح بخاري هم اين است:

نَنْطَلِقُ إِلَى مِنًى، وَ ذَكَرُ أَحَدِنَا يَقْطُر

صحيح بخاري، ج2، ص171، ح1677، كتاب الحج، باب 81، تَقْضِي الْحَائِضُ الْمَنَاسِكَ كُلَّهَا إِلاَّ الطَّوَافَ بِالْبَيْتِ - صحيح بخاري، ج2، ص200، ح1813، كتاب العمرة، باب عُمْرَةِ التَّنْعِيمِ.

در روايت ديگر مي‌گويد:

فَيَرُوحُ أَحَدُنَا إِلَى مِنًى وَ ذَكَرُهُ يَقْطُرُ مَنِيًّا

صحيح بخاري، ج3، ص114، ح2546

نمي گويد يك نفر يا دو نفر از صحابه اين جمله را گفتند، بلكه مي‌گويد ما صحابه، درباره دستور پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) اين گونه برخورد كرديم.

آيا زيبنده است صحابه اي كه از نظر فرهنگ و اطاعت و تمرد در اين مرحله هستند، آن وقت ما بياييم براي آنها يك قداستي قائل بشويم و بگوييم هر آنچه را كه صحابه مي‌گويند صحيح است؟

جالب اينجاست كه صحيح مسلم در اينجا، تعبير زيبايي دارد. آن وقت به ما مي گويند كه به صحابه جسارت مي كنيد. مگر نه اين است كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم):

لقد كان لكم في رسول الله أسوة حسنة (سوره احزاب/آيه21)

حال اين جمله را عايشه نقل مي‌كند - نه سلمان و ابوذر - كه:

پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) از اين برخورد مردم ناراحت شد و آمد داخل منزل من، در حاليكه غضبناك بود. گفتم: چه كسي تو را غضبناك كرده يا رسول الله؟ خداوند او را وارد آتش جهنم كند.

صحيح مسلم، ج4، ص33، كتاب الحج، باب بيان وجوه الإحرام

اگر كسي با اقتداء به عايشه بگويد:

خداوند تعدادي از صحابه را وارد آتش جهنم كند يا لعنت كند

غضب پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مسئله كوچكي نيست و قرآن صراحت دارد:

إن الذين يؤذون الله و رسوله لعنهم الله في الدنيا و الآخرة و أعد لهم عذابا مهينا (سوره احزاب/آيه57)

و من يعص الله و رسوله و يتعد حدوده يدخله نارا خالدا فيها و له عذاب مهين (سوره نساء/آيه14)

   پنجشنبه 30 آذر 1396نظر دهید »

صحابه در ایه 11 سوره جمعه

 اواخر عمر پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) بود و در مسجد، براي نماز جمعه، خطبه مي خواند. همين صحابه اي كه شما از او دفاع مي كنيد و شيعه را متهم مي كنيد كه مي‌گويد اينها در حق پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) خيانت كردند، اين آيه در حق آنان نازل شده است و شما اين را براي ما تفسير بفرماييد:

و إذا رأوا تجارة أو لهوا انفضوا إليها و تركوك قائما قل ما عند الله خير من اللهو و من التجارة و الله خير الرازقين                                                                                                (سوره جمعه/آيه11)

در حين خطبه خواندن پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم)، صحابه ديدند كه صداي غافله تجارت، با ساز و تنبور دهل آمد كه مثلا فلان كالا را آورده اند. سخن پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) را رها كردند و به دنبال لهو و تجارت رفت. آيا اين، نوعي خيانت به پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) نيست؟

آيا آنهايي كه در مسجد بودند، كفار و مسيحيان و يهوديان بودند؟ يا همين صحابه بودند؟

بخاري در صحيح، ج6، ص63 نقل مي‌كند:

جابر بن عبد الله انصاري مي‌گويد كه مسجد مملو از جمعيت بود و غير از 12 نفر، كسي پاي خطبه نماز جمعه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) نماند.

   پنجشنبه 30 آذر 1396نظر دهید »

1 ... 5 6 7 ...8 ... 10 ...12 ...13 14 15 ... 31

آخرین نظرات
  • صهباء  در خیلی با نمک
  •  در صحیح مسلم را بیشتر بشناسیم
حقانیت شیعه